این ماه موعد سونوگرافیمو نرفتم. بعدازاین سونو قراربود داروهای جدیدی بمن داده بشه.
به امیر هم نگفتم اونم یادش نیست، توی دلم عذاب وجدان دارم اما دلم نمیخواد موجودی رو ب دنیایی اضافه کنم که اصلا قشنگ نیست.
طفلکی امیر بی صبرانه منتظره تا درمان نتیجه بده و یه روزی پدر بشه
من اما
خبیثانه توی دلم آرزو داشتم که بجای من امیر مشکل داشت و هرگز بچه دار نمیشدیم و منم فداکارانه(خبیثانه اش برای همینه!!!) کنارش زندگی میکردم .
حیف ک موضوع کمی برعکسه☹
ازطرفیم همسن وسالای فامیل خودم در زادو ولد دارن گوی سبقت رو از هم میربایند!!!
چهاااااارتا آخه چه خبره! درسته داری و میتونی خرجشون رو بدی ولی انصافا دیگه وقتی برای خودت ب عنوان بک زن میمونه؟!
امیر منبع
درباره این سایت