ازش متنفرم از کاراش از بی عرضگیاش از بیشعوریش از چهرش از صداش از حرفاش از بیخیالی بی حدش از وابستگیش از خودم از انتخابم از سادگیم از پدرومادری که نذاشتن دوروز بعداز صیغه جداشم از این روزا ناامیدم از خودم ازاون از عمری که دارم میذارم و هیچی تهش نیست کاش بمیره کاش نباشه کاش بره و دیگه برنگرده. منبع
درباره این سایت